پسری جوان که یکی از مریدان شیفته شیوانا بود، چندین سال نزد استاد معرفت درس معرفت و عشق می آموخت. شیوانا نام او را “ابر نیمه تمام” گذاشته بود و به احترام استاد بقیه شاگردان نیز او را به همین اسم صدا می کردند.روزی پسر نزد شیوانا آمد و گفت که دلباخته دختر آشپز مدرسه شده است و نمی داند چگونه عشقش را ابراز کند!؟پسر گفت : هر جا می روم به یاد او هستم. وقتی می بینمش نفسم می گیرد و ضربان قلبم تند می شود.
بقیه داستان در ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: داستان ، ،
برچسبها: داستان , عاشقانه , داستان تمام آسمان , آسمون , عشق , ,
تاريخ : پنج شنبه 4 اسفند 13901 نظر
| 8:56 | نویسنده : محمد |